اسرار برخی از نماز ها

■ اسرار برخی از نماز ها

اسرار برخی از نماز ها

اسرار برخی از نماز ها

نماز جمعه

نماز جمعه، ويژگي روزي بزرگ و عيدي شريف است، که خداوند آن را مخصوص اين امت قرار داده است و زمان آن را، زماني با شرافت براي بندگي تعيين نمود، تا در اين روز مردمان به درگاه الهي نزديکي جويند و از رانده شدن از درگاه و گرفتاري به آتش و قهر و غضب وي دور گردند. و مردمان را در اين روز به روي آوردن کارهاي شايسته تشويق نمود، تا آنچه در بقيه ي هفته به تنبلي از دست داده اند، جبران کنند. و آنچه را که مهمترين عبادتهاست در اين روز قرار داده است. به راستي آنچه موجب نزديکي به حضرتش مي گردد، نماز جمعه است، که در قرآن عزيز به ذکر الله تعبير فرموده است، و اين نماز را، در بين ديگر نمازها، به ذکري ويژه مخصوص گردانيده است. چنان که مي فرمايد: «اي کساني که ايمان آورده ايد، چون در روز جمعه براي نماز ندا داده شويد، به سوي ذکر الهي بشتابيد و خريد و  فروش را واگذاريد، که - اگر اين بدانيد - برايتان بهتر است.» [1]

در اين آيه ي شريفه تأکيدها و هشدارهايي است که تنها آن کس که بهره اي از معنويت داشته باشد، آنها را مي فهمد و اين رساله شايستگي شرح آنها را ندارد

اما از مهمترين رازهاي اين آيه تعبير از نماز به ذکر الله است، که در اين تعبير هشدار داده است که هدف اصلي نماز تنها حرکات و سکنات و رکوع و سجود نيست، بلکه ياد خداوند در دل، و بزرگي او را در خاطر داشتن است، پس همانا، اين تعبير و نظاير آن، همان رازي است که نماز را بازدارنده از کارهاي زشت و بد نموده است، در کلام الهي که فرمود: «همانا نماز از زشتيها و ناخوبيها باز مي دارد.»[2]  سبب اين زشتيها و بديها، آن نيروي شوق و شهوتي است که از خرد و عقل پيروي ننمايد

اين همه، تنها با توجه کامل به خداي متعال، و ملاحظه ي جلال کبريايي او، کمال مي يابد. و اين نماز جمعه همان عبادتي است که ذکر اکبر ناميده شده، و در بيشتر تفسيرها به اين مطلب اشاره گرديده است، علاوه بر اين که منظور از مطلق ذکر را نيز نماز دانسته اند

اکنون که نماز جمعه چنين ويژگي دارد، به ناچار، وجوب اهتمام ورزيدن به اين نماز بيش از ساير نمازها بوده و بايد مهيا و آماده براي لقاء الله و ايستادن در محضر او در زماني با شرافت بوده و به نماز که شريفترين عبادتهاست، قيام کرد

اگر پادشاهي بزرگ از شاهان دنيا ترا در وقتي معين جهت حضور در بارگاهش و رسيدن به همصحبتي با وي، دعوت کند. آيا خود را با تمامي امکانات مهيا نمي سازي، و خويشتن را پاکيزه و معطر نمي کني و به ديگر آدابي که شايسته ي حضور است، نمي پردازي؟

و از اين جاست که مستحب بودن غسل روز جمعه، پاکيزگي، خوشبويي، عمامه بستن و سر تراشيدن، و کوتاه کردن سبيل و ناخن و ديگر سنتها وارد شده است. و بايد در روز جمعه در حالي وارد شوي، که قلبي پذيرنده و صاف و عملي خالص داشته، و قصدت نزديک شدن به خداوند و نيتت خالص باشد. آن چنان که اين گونه در ديدار پادشاهي دنيايي عمل مي کني، البته اگر همت تو بيشتر از اين نباشد. و هشدار که مقصود تو از تمامي اين اعمال رسيدن به رفاه و آسايش نباشد. و نفست خوشبويي و آراستگي را براي فخرفروشي نخواهد که زيانکار گرديده و به زودي حسرت بسيار خواهي برد

و آنچه تواني در افزايش اعمالي که بر آنها وعده ي ثواب داده شده بکوش، پس بدان که قصد انجام عملي که موجب پاداش مي گردد، پاداش را افزون مي کند. در غسل روز جمعه، انجام سنت جمعه و توبه و ورود به مسجد را در نظر بگير، و بدان که پوشيدن لباس نيکو و خوشبو شدن از سنتهاي رسول خدا صلي الله عليه و آله بوده و بزرگ داشتن مسجد و احترام به خانه ي خداست، و خداوند دوست ندارد که زيارت کننده اي وارد خانه او شود و خوشبو نباشد

همچنين، بايد در خوشبو شدن، شادي اطرافيانت را که در مسجد هستند، در نظر بگيري. و بخواهي که بويهاي ناخوش تو به وسيله ي آن عطري که استعمال مي کني دفع گردد، تا به سبب بدبويي تو ديگران غيبت نکرده و به گناه نيفتند. که تو نيز گناهکار گردي. زيرا گفته شده است که: اگر کسي کاري بکند که مردم در غيبت افتند و او توانايي آن را داشته باشد که جلوگيري از آن غيبت بنمايد، ولي جلوگيري نکند، در گناه غيبت غيبت کنندگان شريک است. خداوند نيز در کلام خود به اين مطلب اشاره مي فرمايد: «به آنهايي که غير خدا را مي خوانند، دشنام مدهيد که از روي دشمني - نادانسته - خداوند را دشنام مي دهند.» [3]

پس چون نماز آغاز شد، بايد دل خويش را به فهم موعظه ها واداري، و مهيا گردي تا اوامر و نواهي آن را دريابي، زيرا همين هدف نهايي خطبه ها، خطيب و منبر، و شنيدن مردم و حرام بودن صحبت در ميان آن، واجب بودن دريافتن تمامي آن است. پس حق هر کدام را چنان که بايد ادا کن. باشد که نامت در دفتر فرشتگان نزديک به درگاه الهي، نوشته شود. همان فرشتگاني که نام نمازگزاران در اين روز شريف را مي نويسند، و آن را به درگاه خداوند عرضه مي نمايند و بر نمازگزاران خلعتهاي قدسي مي پوشانند، که روايت شده است: «به راستي فرشتگان بر درهاي مساجد مي ايستند، و در دستهايشان کاغذهايي از طلا و قلمهايي از نقره است، ابتدا اولين کسي که وارد مي شود مي نويسند و بهشت آراسته و زينت مي شود، و مردمان به سوي بهشت پيش مي افتند، به اندازه اي که براي انجام نماز پيش افتاده اند، و همواره فرشتگان نام آنان که وارد مسجد مي شوند مي نويسند تا آن که امام جمعه به پا خيزد، پس چون امام به پا خاست، کاغذها درهم پيچيده و قلمها برداشته 

 مي شوند و فرشتگان در پيش منبر جمع شده و به ذکر گوش فرامي دهند. و همانا منزلت و درجه ي مردمان به اندازه ي صبح خيزي آنان براي نماز جمعه است.»[4]

پس چون اين امور را در دل خويش گذراندي، و دانستي که فرشتگان در پيرامونت بوده و گوش فرا دارند و خداوند سبحان ترا مي نگرد، بايد بالاپوش هيبت [5] و جوشن وقار و پيراهن ترس را ببر نمايي، در اين زمان است که سزاوار دريافت فيض و هديه هاي خجسته گشته و نمازت مورد پذيرش قرار گرفته و دعايت شنيده و پذيرفته مي شود

در چنين روزي بايد، ذکر، دعا، استغفار، قراءت قرآن، صلوات بر پيامبر و آلش عليهم السلام و صدقه را بيفزايي، زيرا جمعه روزي شريف است که در آن فضل الهي همه گير و بخشش او تمام و رحمتش گسترده مي باشد، پس چون شخص لياقت داشته باشد، سعادتي کامل نصيبش خواهد شد و برايش توجهي خاص و افزون از جانب خداوند خواهد بود

به ياد داشته باش که در روز جمعه ساعتي است که در آن دعاي مؤمن رد نخواهد شد، پس بکوش که در حالي که، دعا کننده، يا آمرزش خواه و يا ذاکر باشي، آن ساعت را دريابي. بدان که خداوند به ذاکر بيش از آنچه به خواهنده مي دهد، مي بخشد

و اگر برايت امکان دارد که تمامي روز را در مسجد باشي، چنين کن، اگر چنين چيزي برايت امکان نداشته باشد، دست کم تا هنگام عصر در مسجد باش و به نيکي اين زمان را پاس دار و تمامي کوشش خويش را به کار بر، باشد که بدان ساعت دست يابي، زيرا گفته شده که آن ساعت در تمامي روز پنهان است، بدين دليل که خداوند خواسته تا بندگان بر تمامي روز محافظت داشته باشند، همان گونه که شب قدر در تمامي سال پنهان شده تا بر تمامي شبها مراقبت داشته باشد

روايت شده که آن ساعت بين تمام شدن خطبه تا زماني که صفها براي نماز آماده مي گردد، مي باشد. [6]

و همچنين اين که آن زمان آخرين ساعت از انتهاي روز تا غروب خورشيد است. [7]از روزهاي هفته، جمعه را مخصوص آخرتت قرار ده، اميد است که آن آمرزنده گناه و عيب پوش ديگر ايام هفته گردد

در اهتمام به نماز جمعه و تکاليف آن، همين بس که خداوند پاک آن را برترين اعمال آدميان بعد از ايمان قرار داده است. همان گونه که روايتها بدان گوياست و علماي نيک کردار، بدان تصريح کرده اند. و از آن جا که عمل واجب از مستحب برتر بوده و نماز واجب برتر از ديگر واجبات است و نمازهاي روزانه برتر از ديگر نمازها، و نماز مياني (وسطي) از پنج نماز روزانه برتر است، و مشهور آن است که نماز مياني همان نماز ظهر است، و خواندن نماز جمعه از نماز ظهر بهتر است. بنابراين اگر بپذيريم که نماز مياني همان نماز ظهر است، خواندن نماز جمعه برترين اعمال خواهد بود

اين سخن کاملا روشن، لزوم به کارگيري تمامي کوشش را در انجام اين عبادت بيان نموده و براي شخص نکته  بين، خطر سبک داشتن اين عبادت را گوشزد مي نمايد. و کلام خداوند نيز بعد از دستور به انجام نماز جمعه بيدار باشي است: «اين برايتان بهتر است، اگر بدانيد.»[8]  و دستور خواندن سوره ي جمعه و سوره ي منافقين، در اين نماز وارد شده، به سبب اين که در اين دو سوره به نماز جمعه تشويق شده است، خداوند در سوره ي منافقين پس از اين که اين نماز را در سوره ي جمعه ذکر ناميده، مي فرمايد: «شما که مؤمن هستيد! اموال و فرزندانتان شما را از ذکر خداوند مشغول نسازد. و هر کس که اين چنين کند، آنان همان زيانکارانند.» [9]

پس تمامي اين ظرافتها را در انديشه ات تکرار کن، اميد است که از رستگاران گردي

نماز عيد

به خاطر داشته باش، که نماز عيد در روزي است که جايزه ها تقسيم، و رحمت الهي بين مردمان پخش مي شود. و هديه ها به آن کس که روزه اش پذيرفته شده، و به انجام تکاليف قيام نموده است، داده شود. پس فروافتادگي را در اين نماز افزون نما و قبل و بعد و حين نماز به درگاه الهي، براي پذيرش اعمال و گذشت از کوتاهيهايت ناله کن

و لباس حيا و شرمساري را در بر کن، مبادا که با نپذيرفتن اعمالت سرگردان و با رانده شدن از درگاه الهي، رسوا شوي. عيد تنها بدان نيست که لباسي نو در بر کني، بلکه عيد براي کسي است که از وعده هاي عذاب ايمن گشته و از تهديدها و حسابرسي سخت الهي به سلامت رسته باشد، و با اعمال شايسته ي خويش سزاواري دريافت الطاف بيشتر الهي را يافته باشد

و به استقبال اين روز، چنان که به استقبال روز جمعه مي روي، برو همان گونه که خويش را پاکيزه و خوشبو مي نمودي، و همچنين به انجام کارهايي بپرداز که ترا مهياي روي آوردن به دل به سوي پروردگارت نمايد، اميد است که شايستگي مناجات با او را پيدا کني، زيرا اين روزي شريف و زماني برتر است، خداوند اعمال را در آن مي پذيرد و دعاها را مستجاب مي فرمايد، هشدار که شاديت را در اين روز، در چيزي غير از آن که برايش آفريده شده اي قرار دهي. و آن را براي اين عيد نگفته اند که از خوراک و پوشاک ديگر کالاهاي دنيايي لذت ببري، بلکه آن روز را بدين سبب عيد قرار داده اند که فزوني مي يابد الطاف و کرامتهاي الهي بر آن کسي که براي آخرت عمل نموده است

 

نماز آيات

در نماز آيات وحشت هاي آخرت و زلزله ها و گرفتن خورشيد و ماه و تاريکي قيامت و ترس آفريدگان و پناه بردن آنان، و جمع گشتن آنها در آن عرصه و ترسشان از بازپرسي و رانده شدن از درگاه الهي و کيفر و بيچاره گشتن، که بسيار شديد است، به يادآور

پس دعا و زاري را به زيادي فروتني و خشوع و ترس و وحشت افزون نما، به خاطر آن که از آن سختيها نجات يابي، و بعد از تاريکي نور الهي ترا فراگيرد، و در حساب لغزشها و پستيهاي تو، مسامحه شود. و به سوي خداوند متعال از تمامي گناهان توبه کن، و اين توبه را نيکو کن، باشد که خداوند به تو بنگرد. و چون تو دل شکسته، سرافکنده، و شرمنده از تقصير باشي، پس توبه ات را بپذيرد و از لغزشهايت بگذرد. زيرا که او [توبه را] از دلهاي شکسته مي پذيرد. و جانهاي فروتن و گردنهاي کج را دوست دارد، و از سنگيني گناه بترس، و از اين که به کيفر رسي بيمناک باش

 

نماز طواف

در نماز طواف، جلالت خانه را به سبب جلالت پروردگار خانه، به خاطر داشته باش و بدان که تو به منزله ي کسي هستي که در حضور پادشاه مطلق و حکم کننده ي حقيقي ايستاده اي، و اگر چه در تمامي احوال خداوند بر باطنت آگاه است، و آشکار و پنهانت را فراگرفته است، اما توجه به تو، در اين جايگاه بيشتر است و مراقبه ات بايد کاملتر باشد، و غفلت در آن جا سخت تر و زيانبارتر خواهد بود. آيا آن کسي که در پيشگاه تخت و در حضور حضرتش به بزرگ داشتن او - آن چنان که شايسته حضرتش مي باشد - قيام نمي کند با آن مقصري که دور از وي مي باشد، برابر است؟ اکنون اگر عبادتت کامل است و به تمامي قانونهاي آن عمل کننده اي، بايد بدان عمل، فروتني و حضور قلب را بيفزايي و بترسي از آن که روي برگرداني و سستي کني؛ به همين جهت، گناه در اين نوع مکانهاي شريف دو برابر بوده و کار نيک نيز پاداشي مضاعف دارد

و در حال پيامبران و نزديکان درگاه الهي و اولياي خداوند و افراد صالح گذشته، به نيکي بينديش. و آثار آنان و نزديکي آنان به خداوند و آنچه را به عمل خويش به دست آوردند - از نيک بختي جاوداني و نعمتهاي هميشگي - در طول روزگاران و در هر دوره اي را به نيکي بنگر! و در عمل و روي آوردن دل به پيروي آنان قيام کن. اما بدان که تمامي اينها مقدمه و آداب قبل از نماز بوده و همزمان با آن نيست، زيرا تکليف روي آوردن دل در اين نماز به صورتي ويژه است، و بايد از اين درجات به درجات بالاتري، بالا روي

 

نماز ميت

در هنگام مشاهده ي ميت و زماني که او را براي انجام نماز، در برابرت قرار مي دهند بينديش؛ گذشتنش از خانواده و رها کردن ثروتش را به خاطر آور، و ببين که چگونه دست خالي از تمامي آنها به حضور خداوند فراخوانده شده و هيچ همراهي جز اعمال شايسته اي که انجام داده ندارد، و هيچ تجارتي جز آنچه که براي آخرت خود نموده برايش سودبخش نمي باشد

و توجه کن که چگونه شاديش از بين رفت و آن شور و شوقش دگرگوني يافت؟ و به زودي خاک جسمش را از بين خواهد برد، و زمين آنچه را بدان شاد بود، خواهد گرفت، و ببين که چگونه فرزندانش يتيم گشتند و زنانش بيوه شدند و ثروتش نابود گرديد؟ و چگونه محل نماز و نشستن وي خالي مانده، و چگونه آثارش پس از آن همه آرزوهاي دراز، و فراواني حيله، و دنبال نمودن نيرنگها براي به دست آوردن آنها نابود گشته است؟ و چه غفلتي داشته از اين که سرانجام بايد در اين خاک وطن گزيده و بدانچه که در نامه ي عملش نوشته شده رويارو گردد؟ و چه اعتمادي بر نيرو و جواني خود داشت؟ و چگونه به دنيا مشغول گشته بود از اين مرگي که به سرعت مردمان را فرامي گيرد؟ و چگونه به تشييع ديگر مردگان، بي توجه به اين که او را نيز مرگ درمي يابد، مي پرداخت؟ و اکنون پاها و مفاصل او در حال نابودي است و چگونه مي تواند کلامي بگويد در حالي که زبانش تباه گشته، و چطور بخندد که ديگر تواني ندارد. و چگونه او به چاره انديشي و فراهم کردن نيازهاي ده ساله ي خويش مي پرداخت در حالي که تنها يک ماه و يا کمتر از ماهي با مرگ فاصله داشت؟ و او بي خبر بود که خداوند برايش چه خواسته است، تا اين که مرگ ناگهان او را دريافت، در زماني که تصورش را نيز نمي کرد، و نداي خداوند جبار به گوشش خورد که او را به بهشت يا دوزخ فرامي خواند

بايد بنگري در خويش که هم اکنون در غفلت همانند اين مرده اي، و سرانجامت چون سرانجام اوست. بنابراين بايد تا دير نشده براي آمادگي پذيرفتن مرگ به پا خيزي و به افزودن توشه ي راه مشغول گردي، زيرا که راه طولاني، گردنه ها بسيار هولناک، و خطر شديد است، و پشيماني بعد از مرگ هيچ سودي ندارد

اين گونه انديشيدن، کوتاهي آرزو و آمادگي براي انجام عمل شايسته را فراهم مي آورد. و تمامي اينها، همچنان که قبلا گفتيم از مقدمات نماز مي باشد.  

 

نمازهاي نذر و عهد و مانند آن

در اين نوع نمازها نيز بايد کوشش کني که پذيرفته گردند و با دلبستگي به انجام آن به پاخيزي، و همتت را در وفاي به عهد الهي به کارگيري، و دستورش را گردن نهي، و چنين خيالي را که اين گونه نمازها در اصل واجب نبوده و خودت بر خود واجب کرده اي، در ذهن مياور. زيرا که اين نمازها در عظمت و جلال، چون ديگر نمازهاست، و بپندار که اگر پيمان بسته بودي با يکي از پادشاهان دنيا که عملي را در حضورش - که بدان چشم دوخته و گوش فراداشته - انجام دهي، چگونه بدان عمل روي مي آوردي و در شايستگي و پاکيزگي آن کوشش مي نمودي، قلبت را، درست انجام دادنش پر مي کرد. و مراقبت داشتي که به نيکي به پايان برساني؟ اينها همه در صورتي است که تنها وعده کرده باشي و تعهدي نسپرده باشي

بنابراين نظر خداوند را پايين تر از نظر يکي از بندگان کوچکش قرار مده، که اين نفاق و نمونه اي از شرک است

و همچنين تکاليفي را که در هر نماز بايد رعايت کرد بايد رعايت کني و به انجام آداب آن قيام نموده و در انجام وظايف کوتاهي نبايد کرد، بلکه بايد کاري بکني که خداوند درهاي معارف را برايت بگشايد و ترا بالا برد. زيرا درهاي فيض الهي همواره گشوده و انوار بخششهاي الهي تابنده است و به جانهاي انساني به اندازه ي آمادگي آنها مي رسد

خداوند، ما و شما را به دريافت اسرار موفق نموده و در گروه بندگان نيک کردار خود قرار دهد، و ما را به سمت خشنودي و رحمت خويش برده، و با گذشت و کرم و آمرزشش با ما رفتار نمايد، و به آنچه ما را آموخته، وادارد؛ و در پاداش آن کسان که از ما آموخته اند شريک گرداند. که تمامي اينها از او، و به سبب او، و براي اوست، و او ما را کافي است و بهترين کارساز است

 

پی نوشت ها

[1] . سوره ي جمعه (62)، آيه 9.

[2] سوره ي عنکبوت (29)، آيه ي 45.

 

[3]سوره ي انعام (6)، آيه 108.

 

[4]  کافي، ج 3، ص 413، حديث 2، «ان الملائکة تقف علي ابواب المساجد و بايديهم قراطيس الذهب و اقلام الفضة، يکتبون الاول فالاول، و ان الجنان لتزخرف و تزين، و ان الناس ليتسابقون اليها علي قدر سبقهم الي اصلاة، و لا تزال الملائکة يکتبون الداخل الي ان يخرج الامام، فاذا خرج طوبت الصحف، و رفعت الاقلام، و اجتمعت الملائکة عند المنبر يستمعون الذکر، و ان الناس في المنازل و الخطوة علي قدر بکورهم الي الجمعة.».

 

[5] هيبت: حالتي شبيه به ترس که از دريافت عظمت و شکوه چيزي يا کسي در دل به وجود آيد.

 

[6] عدة الداعي، ص 38.

[7] الدعوات، ص 36.

[8]سوره ي جمعه (62)، آيه ي 9.

[9] سوره ي منافقين (63)، آيه ي 9.

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3220 کلمه
مولف : زين الدين جبل عاملي (شهيد ثاني)
1403/1/25 ساعت 14:39
کد : 1072
دسته : اسرار نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
آثار نماز
اسرار نماز
اسرار نماز جمعه
اسرار نماز عید
اسرار نماز آیات
اسرارنماز طواف
اسرار نماز ميت
اسرار نمازهاي نذر و عهد
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز